دانشجوي مهندسي مكانيك بود در دانشگاه بيروت. با حالتي متأثر از اوضاع داخلي ايران پرسيد. من از پاسخ طفره رفتم. برايم دشوار بود كه نگراني و ناراحتي ام را ابراز كنم. به او گفتم يك چيز را مراقب باشيد. ما از برخي اصولمان تنازل كرده ايم و علتش هم عافيت طلبي پس از جنگ تحميلي است. شما مراقب باشيد تا فرار صهيونيست ها را آغاز عافيت طلبيتان قرار ندهيد. خنديد و گفت حواسمان جمع است، ما هميشه درمبارزه ايم.
ظهر آن روز با سيد حسن نصرالله ديدار داشتيم. اولين بار بود كه او را مي ديدم و اولين بار كه عظمت و عمق اقتدار امام(ره) را درك مي كردم. گفتگويمان با سيد دو ساعت به طول انجاميد. در تمام مدت سخن گفتنش، اعتماد به نفس و نشاط معنوي در فضا موج ميزد؛ اما بحث به جايي رسيد كه همه براي فرار از شرم نگاه همديگر، سرمان پايين افتاد. عرق بر چهره ي سيد حسن نشسته بود و از اينكه ايران آماج وسوسه هاي امريكايي اصلاح طلبان قرار گرفته گلايه ميكرد. تكيه ي سيد حسن بر اين بود كه هرگاه كوچكترين مسأله اي در ايران بوجود مي آيد، كل جريانهاي مبارز و ضد اسرائيلي روحيه شان را از دست مي دهند. به ما توصيه ميكرد كه سعي كنيم نگذاريم ماجراهاي داخلي ايران دستمايه ي رفتن آبروي جنبش بيداري اسلامي در جهان بشود كه ضعف داخلي ايران مساوق تشديد فشارها بر مبارزان و آغاز دوباره ي كشتارهاست؛ و البته اين توصيه را نه يك رهنمود كليشه اي كه يك ضرورت تاريخي براي جهان اسلام مي دانست.
نقل از http://husein.blogfa.com/
.: Weblog Themes By Pichak :.